ادعاي تشابه شعيب ابن صالح و جناب رئيس جمهوري!

آفتاب‌‌نیوز : آفتاب- مسلم سليماني: در سایتی با آدرس www.u313.com مطالبی در باره شعيب ابن صالح بودن رييس جمهوري ايران آقاي احمدي‌نژاد منتشر شده كه تعجب از آن است كه اين دست از سايت‌ها كه به رواج خرافه و دروغ مشغولند چرا توسط دولت و آقاي احمدي‌نژاد تعطيل نمي‌شوند و با دروغ‌هاي اينچنيني آنان مبارزه نمي‌شود.

در اين سايت مطالبي خواندم که واقعا به دور از هر گونه عقلانیت و شرعیت است.

این‌جانب تنها بخشی از مطالب آن سایت را نقادی می‌کنم ، باشد که دلسوزان نظام و علماء اعلام نسبت به دروغ پردازی‌های ارباب قدرت واکنش نشان داده تا افراد کم سواد ( از نظر اطلاعات دینی ) جامعه دچار انحراف و سردرگمی نشوند. اما قبل از نقد لازم است به چند مورد اشاره کنم:

1- ظهور بسیار نزدیک است!

در لوگوی این سایت عبارت فوق نقش بسته است. این‌ها از کجا می‌دانند که «ظهور بسیار! نزدیک است»؟

اگر به محتوای نامه امام زمان ( عج) به شیخ مفید(1) نظر داشته باشید خواهید دید که امام زمان خطاب به این عالم بزرگ شیعی در قرن چهارم فرموده است که:

«نادانان و کم خردان شيعه و کساني که بال پشه از دينداري آنان محکم تر است ما را مي آزارند.
(قد اَذانا جهلاءُ الشيعةِ و حمَقاوُهم، و من دينُهُ و جناح البعوضَةِ ارجح مِنهُ)

فرجام کار شيعيان- به فضل احسان و نيکوکاري خداوند سبحان – تا آن زمان که از گناهان دوري گزينند پسنديده و نيکو خواهد بود. (و العاقبة- بجميل صنع الله سُبحانهُ – تکون حميدةٌ لهم مااجتنبوا المنهي عنه مِنَ الذنُوبِ)

وقت ظهور:
ظهور فرج، بسته به اراده خداست وآنان که وقت تعيين مي کنند دروغ مي گويند
(و اما ظهور الفَرجِ، فانَّهُ الي الله یکذب الوقاتونَ)

نماز:
چه کرداري بهتر از نماز، بيني شيطان را به خاک مي‌مالد؟
(فما ازغمَ انفَ الشيطان شي افضل مِن الصلاةِ)

حق و باطل:
خداوند ابا دارد از اينکه حق را ناتمام گذارد و باطل را از بين نبرد.
(ابي الله عزَّ و جل للحقَّ الا اتماماً و الباطلِ الا زهوقاً)

سخت شدن زمانه:
زمانه از کذشته سخت تر و دشوارتر شده است.
(فانَّ الزمانَ اصعبُ مِمّا کان)

آیا قید « بسیار نزدیک است» دروغ است؟
قطعا منظور از وقت دو چیز است یکی آنان که زمان خاص و مشخصی را بیان کنند مصداق این روایت هستند.

دوم : اگر طوری زمان را مطرح کنند که محدودیت آن برای مخاطب فهمیده شود این هم یک نوع مشخص کردن وقت است و این حدیث شامل او می شود.

به عبارتی وقتی مصداق شناسی می‌کنند ( که در این نقد بدان خواهم پرداخت) مخاطب فکر می‌کند که حداکثر تا یک سال دیگر آقا(عج) ظهور خواهند فرمود و این در حالی است که امام زمان نیز خودش از قریب الوقوع بودن ظهور طبق نامه فوق الذکر خبر ندارد. حال چگونه است افراد معلوم الحالی که سر تا پا تقصیراند خبر دارند؟!

2- سایتی بی هویت:

در مراجعه به این سایت هیچ‌گونه آدرس ، تلفن و یا نام نویسندگان مقالات درج نشده است. و صد تعجب از وزارت ارشاد و دستگاه‌های امنیتی که چگونه این سایت را رد یابی نکرده اند و فیلتر نشده است.

با نگاه ساده‌ای که به محتوای این سایت می‌شود انداخت در می‌یابیم که چه کسانی را به شدت می‌کوبند و از چه کسانی طرفداری می‌کنند. که همین می‌طلبد تا افرادی که در این سایت مورد تمجید قرار می‌گیرند به سرعت اظهار نمایند که آیا این گفته ها را قبول دارند یا نه؟دیگر این‌که این افراد با آن‌ها مرتبط هستند یا نه؟ معلوم نیست هزینه‌های سايت مذكور از کجا تأمین می‌شود!

3- مصداق سازی‌های عصر ظهور:

این سایت با قلم فرسایی‌های بسیار ( در حد چند صد صفحه مطلب) می‌خواهد ثابت کند که سید حسنی ، شعیب بن صالح ، سفیانی ، سید یمانی و... الآن زنده هستند و هر کدام مشغول تدارک کارهای خود است.

پس ما چند ماه بیشتر به ظهور امام زمان (عج) وقت نداریم! این مصداق سازی‌ها کاملا غلط است و آن‌قدر ناشیانه مطلب نوشته‌اند که بطلان آن به سادگی برای کسی که قدری با روایات مهدویت آشنائی دارد، واضح است. ( در بخش نقد حتما مستندات را بررسی می‌کنم).

مطالب را در دو بخش به شکل نقضی و حلی نقد می‌کنم:

بخش اول نقد:

در این بخش به شکل حلی ( بنا به گفته این سایت که «ظهور بسیار!نزدیک است» مطالب را نقادی می‌کنم: فرض می‌گیریم تمام آن‌چه که شما نوشته اید صحیح است و همه مصادیق عصر ظهور الآن زنده اند و همان‌هائی هستند که شما نام برده اید نه کسان دیگر.

ما یک سلسله روایت داریم که اوضاع عصر قریب به ظهور را بیان می‌کند. امیدوارم آقایان و همه کسانی که مثل این کوته فکران می‌اندیشند به اشکالات این بخش جواب قانع کننده بدهند.

1- وضع زمامداران در آخرالزمان:

روایات زیادی به بیان صفات حاکمان و زمامداران قریب عصر ظهور اشاره دارد که از روایات فهمیده می‌شود ، سید حسنی ( سید هاشمی یا سید خراسانی) خود علیه زمامداران ظالم خروج می‌کند.
به بخشی از این روایات توجه بفرمائید:

الف: پیشوایانی گمراه و بدتر از دشمن خارجی و دجال بر امت اسلامی حاکم هستند.(2)
ب: آن پیشوایان سبب عقب ماندن جامعه هستند (3)
ج : افرادی بی خرد، ظالم و دروغگو هستند0(4)
د: خون مردم را می ریزند ، صورت‌هایشان مثل انسان است. ولی قلبشان مانند شیطان. در بین امت فساد می‌کنند.جلوی آزادی مردم را می‌گیرند. اموال مردم را به ناحق تصاحب می‌کنند.(5)

2- وضع مسلمانان در آخر الزمان:

الف: امت اسلامی به 73 فرقه تقسیم می‌شوند که یکی از آن‌ها نجات می‌یابد و بقیه آن‌ها اهل آتشند.(6)
ب: جو عمومی همواره اطاعت کورکورانه از پیشوایان است.(7)
ج: جو عمومی جو کفر است.(8)
د: مومن ضعیف شمرده می‌شود و فاسق و گناه کار مورد احترام. (9)

3- وضع اسلام در آخرالزمان:

الف: از اسلام جز اسمی باقی نمی‌ماند.(10)
ب: با اصول و احکام اسلام مخالفت می‌شود.و احکام اسلامی یکی پس از دیگری ترک می‌شود که آخرین آن نماز است. (11)

4- وضع قرآن در آخرالزمان:

الف: از قرآن جز خط و تلاوت چیزی باقی نمی ماند.(12)
ب: قراء قرآن افرادی سازش کار و فاسق هستند(13)

5- وضع مساجد در آخرالزمان:

از نظر ساختمان، آباد ولی از نظر هدایت ، خراب است.(14)

6- وضع علما و دانشمندان در آخرالزمان:

الف: به وسیله دین دنیا طلبی می کنند.(15)
ب: علما منافق و دو رو می‌شوند.(16)
ج: فقهای آن زمان بدترین فقهای روی زمینند.چون اصل فتنه از آن‌ها ناشی شده و به آن‌ها بر می‌گردد.چون آنها تأئید کننده حکام ستمگرند.(17)

با توجه به صحبت شما که « الآن در آستانه ظهور بسر می‌بریم و ظهور بسیار نزدیک است» بايد روایات فوق _ که تنها بخشی کوچک از مجموعه روایات عصر ظهور است _ محقق شده باشد. شما چه پاسخی برای این روایات دارید؟ آیا محقق شده اند؟

من و هر شیعه معتدل ( نه افراطی و نه تفریطی ) اعتقاد داریم که باید به وظیفه دینی ، سیاسی ، اجتماعی و ... خود به خوبی عمل کرده و همواره منتظر ظهور باشیم و با رفتارمان زمینه ظهور حضرت را فراهم کنیم.

به نظر می‌رسد تا این روایات فوق بخواهد عملی شود سالها طول می‌کشد. شاید شرائط طوری شود که سرعتی بوجود آید و زمان کمتری سپری شود اما اینک جو عمومی جامعه کفر نیست. علما فاسد نیستند. حاکمان ما جائر نیستند. قرآن در مهجوریت نیست. اسلام در ایران « اسم » نیست بلکه همه در تلاشند که «رسم» آن نیز محقق شودو...

پس « ظهور بسیار نزدیک » نیست. زیرا خود امام زمان (عج) نیز نزدیک یا بسیار نزدیک بودن آن را نمی‌دانند.

بخش دوم نقد:

در این بخش استدلال را به شکل نقضی مطرح خواهم کرد.( تمام نقل قول‌های آنان با رنگ آبی متمایز شده است)

1- ظهور منجی در زمان رهبری سید علی:

این سایت ( www.u313.com) تحت عنوان « آسید علی ، در زمان رهبری تو ؛ امام زمان ظهور خواهد کرد» از قول آقای حاجتی امام جمعه موقت اهواز آورده است:
« حجه‌الاسلام حاجتی به نقل از آقای محمدی گلپایگانی : حتی یکی از دوستان حضرت امام خمینی که چند ماه پیش نزد رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای حفظه الله‌، مدرکی را در این رابطه به آقا فرموده بودند، آقا(امام خامنه ای) به من ( یعنی به ری شهری) فرمودند:«این عبارت ، عین عبارت امام خامنه‌ای است و ناقل آن خود آقاست» : آقای ری شهری ، ایشون آمد پیش من و گفت : آسیدعلی عزیز در زمان رهبری تو، حجه ابن‌الحسن‌العسگری ظهور خواهد کرد»

اشکال:

اگر این‌گونه باشد چرا خود امام زمان نمی‌فرمایند و یا سفیری نمی‌فرستند؟

در مطلب دیگری به نقل از این عزیز( باید ببینیم این نقل قول‌ها درست است و آقای حاجتی این مطالب را قبول دارند؟) آورده است:

« علامه طباطبایی فرمود: این انقلاب متصل می‌شود به انقلاب جهانی امام زمان علیه السلام، علامه طباطبایی این حرف را میزنه‌ها»

اشکال:

این نقل قول‌های شفاهی و بدون سند ارزش ندارد. در ضمن اگر علامه این اعتقاد را داشت نمی‌بایست در تألیفات خود و یا حد‌اقل در تفسیر قرآن حول یکی از 120 آیه‌ای که در خصوص امام زمان (عج) می‌باشد، مطلبی شبیه به این را می‌فرمود؟

در مطلب دیگر آورده است:

« روزهای اول انقلاب که امام به قم آمده بودند و چند روزی از آمدن ایشان نمی‌گذشت، ایشان(علامه طباطبایی) را در خواب دیدم، در آن‌حال به ایشان در خواب گفتم که استنباط من این است که ظهور امام زمان نزدیک است؛ ایشان به شدت گریه کردند و سرشان را به علامت تایید مطلب من تکان دادند»

اشکال: طبق کدام استدلال خواب حجت است؟ نوعا مطالبی که در این سایت آورده شده یا مستند آن روایت شفاهی است، یا ناقل آن مجهول است و یا کالبد شکافی یک خواب است که هیچ‌کدام ارزش علمی و استناد ندارد.

2- پیش بینی شهید اندرزگو!

این سایت در یک مطلب جداگانه دیگری با عنوان « پیش‌بینی شهید اندرزگو چند سال قبل از انقلاب، مبنی بر رهبری یک سید علی بعد از امام خمینی» مطالبی را گفته است که با هم مرور می کنیم:

در این مطلب به نقل قول از آقای علیرضا پناهیان آورده است که:

«ابوترابی مرید اندرزگو بود، شهید اندرزگو قبل از اینکه به شهادت برسه به خانمش گفته بود: من می‌دونم که این انقلاب پیروز میشه و امام بر می‌گرده به ایران(اون موقع خبر برگشتن امام خبر عجیبی بود، تا یک‌ماه قبل برگشتن امام هم این خبر عجیب بود) خانمش ظاهرا از ظهور سوال می‌کنه ، اما شهید اندرزگو می‌گه نه، امام به ظهور نمی‌رسه؛ اما بعد او یک سید روحانی، زمام امور را بدست می‌گیره به اسم سید علی، خانمش می‌گه حتما تویی؟(اسم کوچک شهید اندرزگو ، سیدعلی بود) ایشون می‌گويند نه، من قبل از اینکه امام بیاد شهید می‌شم ؛ او یک فرد دیگه است»

اشکال:

اولا یک نقل قول شفاهی است سندی ندارد. ثانیا فرض که یک شهید بزرگواری مثل شهید اندرزگو چنین حرفی زده باشد، کجای حرف یک نفر حجت شرعی خواهد بود. مسائل این چنین با نقل قول اثبات نمی‌شود تنها اگر مدرکی از قرآن‌، اجماع ، سیره و یا عقل باشد می‌تواند مثبت این‌گونه موضوعاتی شود.

ثالثا ایشان باشک می‌گوید: خانمش ظاهرا از ظهور سوال می‌کند.این چگونه استدلالی است که مبنای آن بر اساس شک است؟

3- بررسي بخشي از تحولات ظهور در بيان يك حديث مهم:

در مطلبی که با عنوان « بررسي بخشي از تحولات ظهور در بيان يك حديث مهم» در این سایت آمده است ، اشکالات عدیده و فراوانی وجود دارد که رسیدگی به همه آن‌ها به درازا می‌انجامد و ما فقط بخشی از آن را آورده و نقد می کنیم:

" در خوزستان با يك سيد موسوي بيعت مي‌شود! روايت زير يكي از روايات پرمحتوي عصر ظهور است كه از حضرت رسول(ص) نقل شده است : رسول اکرم (ص)مي‌فرمايند: سپاهیان خراسان به حرکت در می‌آیند شعیب ‌بن صالح تمیمی در طالقان به آنان می‌پیوند، در خوزستان با یک سید موسوی بیعت مي‌شود، پرچمی برای چماقداران کرد فراهم می‌گردد، عرب‌ها بر سرزمین ارمنی‌ها و سیکلوبها غلبه می‌کند و هِرقَل (آسیای صغیر) در برابر فرماندهان سفیانی تسلیم می‌شود. الزام الناصب ص 213 ، بشاره الاسلام ص 73 و ..."

اشکال:

اولا نام نویسنده معلوم نیست. ثانیا این‌جانب با مراجعه به نشاني‌هاي گفته شده ( الزام الناصب نوشته شیخ علی حائری یزدی ؛ مکتبه الرضی ، قم؛ 1362 ه ش - بشاره الاسلام نوشته سید مصطفی آل السید حیدر کاظمی ؛ بیروت ، دار الکتاب الاسلامی ، 1412 ه ق) حدیثی با این مضمون نیافتم. در عین حال در کتب معتبر دیگر نظیر بحار الانوار و معجم احادیث الام المهدی (عج) هم نیافتم.
شاید نسخه‌ای در اختیار آقایان باشد که من نتوانستم بیابم اما یک نکته حائز اهمیت است. اگر این روایت از نظر سندی ارزش می‌داشت احتمال قریب به یقین بايد در یکی از کتب اربعه باشد.پس یک روایت بدون متن عربی و بررسی سلسله سند آن ، نمی‌تواند مستمسک خوبی باشد.

چگونه نویسنده به خود اجازه می‌دهد بخشی از تحولات ظهور را در یک حدیث مهم! بیان کند اما هیچ‌گونه بحث روائی پیرامون آن نداشته باشد. مضافا به این‌که در نشاني‌هاي داده شده نیز اثری یافت نمی‌شود.

در دیگر قسمت‌های این یادداشت آمده است:
« آن‌چه مشخص است حركت لشگر سيد خراساني به سمت عراق در عصر كنوني ... ظاهرا روايات شريف پيوستن شعيب و سيد خراساني به لشگر ايران كه به سمت عراق عازم است را در منطقه طالقان مي‌دانند... بدون شك و به اذعان اكثر كارشناسان و پيش بيني روايات اين رويارويي بزودي رخ خواهد داد...»

اشکال:

اولا فعلا رابطه ایران و عراق خوب است و به نظر می‌رسد تا سال‌ها مشکلی بوجود نیاید ( این تفسیر به درد زمان دفاع مقدس می‌خورد که خیلی‌ها همان موقع سعی داشتند ثابت کنند که امام (ره) همان سید حسنی _خراسانی _ است. و در آن ایام بازار گرمی داشت.

ثانیا این قید « بدون شک » را طبق چه مبنای عقلی و شرعی استنباط می‌کنید؟ و می‌گوئید که این رویاروئی به زودی رخ خواهد داد؟

در این یادداشت به سید خراسانی و شعیب بن صالح اشاره می‌رود که:
« سيد خراساني در ابتدا بواسطه عدم فرمانبرداي ياران خود غريب و تنها و ضعيف است ... اما همان‌گونه كه عرض شد با آمدن دكتر احمدي نژاد ، شعيب قهرمان ، سيد خراساني هم از غربت درآمد و اين همان پايين آمدن از كوه تنهايي و غربت با عزت و شكوه است».

اشکال:

اولا مقام معظم رهبری با داشتن حد اقل 13 میلیون نفر بسیجی و جان برکف هیچ‌گاه تنها نبوده اند. البته گاهی جو عمومی قدری ناملایم بود اما این به معنی انزوا و غربت نیست.
ثانیا جناب دكترمحمود احمدی نژاد نمی‌تواند شعیب بن صالح باشد. زیرا شعیب یک عرب تبار از طائفه بنی تمیم است. و اصل و نسب آقای احمدی نژاد خلاف این را ثابت می‌کند.

در خصوص صفات شعیب بن صالح تمیمی در روایات داریم که:
« جوانی است از شهر ری ، گندم گون ، لاغر ، دارای محاسن کم پشت ، صاحب بصیرت و یقین ، از جنگ‌آوران نام آور و ممتاز ، مردی شکست ناپذیر...»(18)

حد اقل دو شرط در این صفات بطور یقین در آقای احمدی نژاد نیست و آن هم جوانی و جنگ آور نامی.
این‌که بگویند فلانی چست و چابک است یعنی جوان ؛ در واقع مقایسه کردن « کش شلوار و سکان هواپیماست» و تفسیر برخلاف نص صریح است که نیازمند قرینه است. البته در روایات صفات دیگری هم برای شعیب گفته شده است. درخصوص مدیریت ، تدبیر و بصیرت نیز خیلی از صاحبان نظر بر آقای احمدی نژاد اشکال دارند.

سید موسوی در این یادداشت:
« آن‌چه روشن است اين است كه او مانند سيد خراساني و شعيب فرد آن‌چنان برجسته و مهمي نيست و حركت و جريان خاصي را رهبري نمي‌كند، و در روايات شريف حركت و عمل مهمي از او گزارش نشده است ، تنها روايتي كه از او در دست است همان روايت فوق الذكر است كه بيان مي‌دارد در منطقه خوزستان با اين سيد موسوي بيعت مي‌شود ... با توجه به اين‌كه ما يقين داريم كه در آستانه ظهور قرار داريم و اكثريت قريب به اتفاق شخصيت‌هاي عصر ظهور، حي و حاضر هستند.... با دقت در روايت فوق روشن مي‌شود كه اين سيد موسوي بايد عالم ديني سرشناس و برجسته‌اي باشد ... »

اشکال:
اولا از آن‌جائی که دروغگو کم حافظه است در همین یادداشت جائی می‌گوید این سید موسوی « آدم برجسته و مهمی نیست» و چند سطر بعد می‌گوید : « اين سيد موسوي بايد عالم ديني سرشناس و برجسته‌اي باشد» .
ثانیا شما از کجا یقین دارید که در آستانه ظهور هستید که خود آقا امام زمان (عج) هم خبر ندارد؟!

در یک اطلاعیه خواسته می‌شود که نماز بخوانند:
« لذا ما به عزيزان مخصوصا عزيزان گروه مبشران ظهور پيشنهاد مي‌كنيم براي حصول اين هدف به بهترين وجهي دو ركعت نماز ما بين نماز مغرب و عشاي هر روزي به نيت سلامتي و تعجيل در فرج امام زمان(عج) خوانده شود.»

اشکال:

این نماز بدعت است ( ادخال ما فی الدین و لیس فی‌الدین) و در کتب معتبره چنین نمازی دیده نمی‌شود.

با قدری تأمل در این‌گونه مطالبی که شاید بضی ها با نیت خیر منعکس می‌کنند در می‌یابیم که این مطالب فقط باعث می‌شود که بهانه به دست دشمنان بدهیم تا ما را به چالش بکشانند. اما از طرفی برنامه سازمان دهی شده حجتیه‌ای‌های مدرن برای انحراف در دین را نباید فراموش کرد.

جا دارد تا در فرصتی جدا گانه به شکل مشروح به سابقه انجمن حجتیه ، تاکتیک رفتاری آن‌ها در قبل از انقلاب و بعد از انقلاب را با هم مرور کرده و چهره پشت پرده آن‌ها را برای مردم بنمایانیم. 

اما قبل از آن از علما بزرگوار و منتظران واقعی آقا امام زمان ارواحنا لتراب مقدمه الفداه می‌خواهم که خود ابتکار مباحث مهدویت را بدست گرفته و از نفوذ این افراد در دل شیعیان خوب و در عین حال از نظر دینی کم اطلاع را بگیرند.

فعلا همین مقدار عرض می‌کنم که حجتیه‌ای ها در 15 سال اخیر توانستند خود را در مراکز قدرت وارد کرده و حتی از بودجه و امکانات دولتی نیز بهره ببرند.(کالبد شکافی این جریان برای فرصتی دیگر)

زیرنویس:
1) شيخ مفيد در 11 ذي القعده سال 336 هـ.ق تقريبا 7 سال بعد از غيبت کبري در سويقة ابن بصري از توابع عکبري شمال بغداد چشم به جهان گشود و در دامان پدر ومادري عاشق و دلباخته به مکتب اهل بيت عصمت و طهارت پرورش يافت. و افرادي که شيخ مفيد را درک کرده اند در سيماي ظاهري او چنين گفته اند:

(شخص لاغر اندام و ميان قامت و گندم گون بود)او با 5 واسطه نسبش به "سعيد بن جبير" مي‌رسد که از شاگردان و پيروان امام چهارم بوده که با دريافت معارف از محضر امام سجاد(ع) دانشمندي بزرگ گرديده و در علم تفسير قرآن چنان گشت که گفته اند: او نخستين کسي است که در(علم تفسير) کتاب نوشته است.

شيخ مفيد اوضاع زمان خويش را در مسيري منحرف از فرهنگ اصيل اسلام مي‌ديد او با جامعه اي روبرو بود که نسل جوانش دچار انحراف‌هاي فکري و اخلاقي واقع شده بودند. به همين دليل شيخ مفيد مرد بلند همت با تلاش و کوشش طاقت فرسا و ايمان محکم دست به قيام بزرگي زد و با تأليف و تدريس و تربيت شاگردان و حضور در مجالس و محافل با مناظره، معارف حقه را به مردم مي‌رساند و آنان را از انحرافات و بدعت ها نجات داده و به سوي ولايت و امامت دعوت مي‌کرد که اين امر مايه سربلندي شيعيان نيز شد تا آن‌جا که فرقه‌هاي بسيار زيادي به دست او هدايت يافتند و شاگردان بسياري از فرق و مذاهب مختلف از محضرش بهره مند شدند بدين جهت است که ابن کثير مي‌نويسد: بسياري از دانشمندان فرقه هاي مختلف در مجلس او حاضر مي شدند.

شمع وجود شيخ مفيد از جهات مختلف سود مند بود و حضرت بقية الله(عج) او را ملقب به«مفيد» گردانيد و حقاً او براي شيعيان و ديگران مفيد بود جون مفيد يعني سودمند براي امام زمان(عج) و آموزنده و فايده‌رسان براي ديگران تا جايي که نام اين بزرگ مرد و نابغه اسلامي سر تا سر اسلام را فرا گرفت و از خراسان و ماورا النهر و اندلس به سويش مکاتبه مي‌کردند و از وجودش بهره مي‌بردندو مشکلاتشان حل مي‌شد. به طوري که صاحب کتاب روضات الجنات مي‌نويسد: پس از مفيد کسي به نام "مفيد" شهرت نيافته است و بايد گفت لقب مفيد ويژه اوست.

شيخ مفيد در تمام فنون معموله عصر، اطلاع وافي و کافي داشته و مخصوصا در علم کلام و مناظره مهارتي به سزا داشته چنان‌که او را بزرگ متکلمان شيعه و رئيس آن‌ها شمرده اند. مناظرات او با عده‌اي از بزرگان اهل سنت مشهور است به ويژه با قاضي عبدالجبار معتزلي که چون عاجز از جواب وي شده او را به جاي خود نشانيده و او را به عنوان مفيد شناخته و به(انت مفيد حقاً) خطاب کرده و (عضد الدوله ديلمي) که از اين معني باخبر شده براي اظهار قدرداني از مقام علمي وي يک غلام و يک جبه و يک دستار و يک مرکب خاص با زين و لجام زرين و صد دينار زر به وي بخشيد و قرار گذاشت روزي 10 من نان و 5 من گوشت به حضار مجلس او که محض استفاده حاضر مي‌شوند داده شود.

و نيز هنگامي که با علي بن عيسي رماني مناظره کرد و به او غالب شد و زماني از مايه علمي وي با خبر گرديد، توصيه و تمجيدي که حاکي از مقام علمي و اهميت معظم له بوده به استادش ابوعبدالله جعل نوشته و او را در نامه به مفيد ملقب ساخته.
2) معجم احادیث الامام المهدی ج 1 ص 33-34
3) همان ص36
4) همان ص 23
5) همان ج2 ص 531
6) همان ج 1 ص 39
7) همان ج 2 ص133
8) همان ص 87
9) همان ص 46
10) همان ص 44
11) همان ص 22
12) همان ص 44
13) همان ص26و39
14) همان ص 44
15) همان ص 100
16) همان ص 39
17) همان ص 44
18) همان ج 1 ص 398 و399